»» زنگ تفریح :کمی بخندیم
تمام این دیالوگها رو با صدای بلند تصور کنین:
(یا امام غریب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ! اللـــــــه اکبر! یا جدم حسین! جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ! چنگ، لگد، مشت به اطرافیان، خدااااایااااااا کمکم کن! واااااااااااای الان پرت میشیم پایین! آقا نگه داریننننننن، وای موشها حمله کردن کثافتاااااا)
دیالوگهای مامانم توی سینما 5 بعدی :|
~~~~~~~
اتاق مرتب مال آدماییه که حافظشون ضعیفه هی یادشون میره که چی رو کجا گذاشتن!
ولی ما که حافظمون قویه نباید وقتمونو روی اینجور کارای بیهوده (مرتب کردن اتاق) تلف کنیم!!!
~~~~~~~
با این سرعت نت تو ایران باید یه دکمه ”من غلط بکنم دانلود کنم” هم کنار هر لینک دانلود بذارن!
~~~~~~~
یه موقعی توی مراسم عقد سکه هدیه میدادن، بعد شد نیم سکه، بعد ربع سکه،
بعد این سکههای یک گرمی و نیم گرمی «پارسیان» و این چیزا اومد ...
عنقریب روزی فرا میرسه که به عروس و داماد فقط بتونیم بگیم "آفرین"
~~~~~~~
شما یادتون نمیاد، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم
~~~~~~~
نمی دونم چه حکمتیه که هم بیکارم، هم وقت نمی کنم به هیچ کاری برسم! :|
~~~~~~~
اعتراف میکنم بچه بودم فک میکردم یه کشور داریم اسمش خارجه
کلن 2 تا کشور داریم ایران و خارج:|
~~~~~~~
تو ایران فقط وقتی آرایش عروس رو قبول دارن که دیگه حتی مادرش هم نشناسدش :|
~~~~~~~
ینی من تا الان فکر میکردم این دخترایی که تو رانندگی روسری شون میفته
واسه خوشتیپی دوباره سرشون نمیکنن
نگو نمیتونن فرمون رو ول کنن=))
~~~~~~~
بعضی از درس هایی که در خانواده یاد گرفتیم:
بهداشت: اگه می خواید همدیگه رو بکشید، برید بیرون؛ الان اینجا رو تمیز کردم
منطق: به خاطر اینکه من می گم
آینده نگری: اگه از تاب بیفتی، محاله ببرمت خرید
آداب اجتماعی: وقت غذا، دهنت رو ببند
اصلاح رفتار: مثل بچه آدم رفتار کن
انتظار: بذار برسیم خونه
کنایه: گریه می کنی؟ الان یه کاری می کنم واقعا اشکت دربیاد
ژنتیک: چهار تا اخلاق خوبتم به من رفته
دانش و خِرد: وقتی به سن من برسی، می فهمی
عدالت: یه روزی بچه دار می شی، امیدوارم بچه هات مثه خودت باشن
~~~~~~~
تا پونزه سالگیم فکر می کردم اسمم زُهره است، چون همیشه مامانم وقتی می خواست بیدارم کنه می گفت: پاشو ظهره!
~~~~~~~
اگه زشتیم، حداقلش فتوشاپی نیستیم.
~~~~~~~
از دانشگاه برمی گشتم، تو تاکسی نشسته بودم، دوتا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون یکی گفت:
به خدا اگه بذارم دست تو جیبت بکنی! من حساب می کنم ...
بعد از راننده پرسید: ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمی؟!
راننده گفت: جان؟
مرد: گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت: حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه ... آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت: نه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت: یعنی چی؟ من می گم آدمی هزار تومن یا دوتاییمون با هم هزار تومن!
~~~~~~~
دارو عبارت است از عوارضی جانبی که بعضا اثرات درمانی هم دارد. برای رفع این عوارض جانبی داروهای دیگری تجویز می شوند که خود این چرخه را تا نابودی کامل بیمار طی می کنند.
~~~~~~~
وقتی بتونم سیب زمینی سرخ کرده هامو با کسی شریک شم می فهمم که عاشق شدم.
~~~~~~~
پسره می ره خواستگاری یه دختری، بابای دختره می گه:
نه ازت مهریه می خوام، نه خونه، نه ماشین، بیکارم بودی مهم نیست ...
یه لپ تاپ می ذاره جلو پسره می گه: فقط فیس بوکتو بازکن ببینم!
~~~~~~~
آقا تو مراسم شب چله همه فامیل جمع بودن. یه 30 نفری بودن. مجلس که خوب گرم شد من و داداشم شروع کردیم به تعریف پیشگویی آخر زمان و نابودیزمین که امشب اتفاق می افته و اینا! خوب که با حرفامون ترس انداختیم به همه یواشکی تو شلوغی جیم شدیم رفتیم برق رو قطع کردیم و یه ترقه هم انداختیم. آقا قیامتی شد! زن ها جیغ می زدن، بچه ها گریه می کردن، چندتایی هم غش کردن. من و داداشمم رو زمین می غلتیدیم از خنده. دیگه برق رو وصل کردیم و گفتیم نترسین شوخی بود! این شد که الان داداشم تو بیمارستانه با دست و پای شکسته، منم پناهنده شدم به خونه دوستم تا از کشته شدن توسط فامیل در امان باشم!
~~~~~~~
فامیلای ما یه جوری تو چشام نگاه می کنن و می گن پس چرا دنیا نابود نشد که انگار قرار بود من دکمه GAME OVER رو بزنم!
~~~~~~~
تمام مکالمات من و بابام در طی سال:
«بیا ببین این گوشی من چشه
بزن اخبار گوش کنیم
بزن 3
چراغا رو خاموش کن
خونه سرد شد کولرو خاموش کن
چشات درنیومد پای لپ تاپ؟»
اگر چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین!
~~~~~~~
اونقدر منتظر موندم 19 دسامبر بشه این آهنگو واستون بخونم:
وقتی می گن به آدم دنیا فقط دو روزه آدم دلش می سوزه ای خدا ای خدا ای خدا
~~~~~~~
دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن، بعدش من لپای دخترو کشیدم گفتم: اسمت چیه؟
پسره عصبی شد، گفت: نازنین اسمتو نگو!
~~~~~~~
شمام از این سیستم ها دارین که روزها لباس ها از روی صندلی به روی تخت، و شب ها از روی تخت به روی صندلی منتقل کنید؟
~~~~~~~
قانون پایستگی واحد: واحدها نه از بین می روند نه پاس می شوند بلکه از ترمی به ترم دیگر منتقل می شوند.
~~~~~~~
22 سال پیش تو یک فیلم هندی،
آمیتاباچان از کما و تخت آی سی یو بلند شد
رفت تو حیاط 40، 30 نفر رو لت و پار کرد. بعدش دوباره برگشت به تختش.
از اون به بعد مسیر زندگیم عوض شد
~~~~~~~
درسته پراید کولرش خوب نیست، ولی وُژدانی بخاریش خوب خنک می کنه!
~~~~~~~
بزرگترین فایده ورزش اینه که سالم می میری
~~~~~~~
روزامون برعکس شده، صبح خسته از خواب بلند می شیم، شبا پر از انرژی می خوابیم
~~~~~~~
عدالت یعنی چی؟
عدالت یعنی اینکه یکی هفت میلیارد پول از باباش ارث می بره و یکی کچلی
~~~~~~~
مکالمه تلفنی با مامان ها:
سلام، باشه، اوهوم، باشه، آره، می دونم، آره، خب، نمی دونم، شاید، حواسم هست، اوکی، می دونم مادر من، خیلی خب، باشه، اوکی، چشم، یادم می مونه، آره، باشه، خداحافظ
~~~~~~~
اگه بخوای خلبان بشی، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری، سالمِ سالمی!
@D!@
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( چهارشنبه 92/2/4 :: ساعت 9:51 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سال جدیدسال نو مبارکروز پزشک گرامیبادرمضان...میلاد نور مبارک.......اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارکاشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!7 نکته درباره آلرژی4 قانون در مصرف دارو[عناوین آرشیوشده]